پارسوماش خبر /محمد باقری
●پیشینه تاریخی شیر سنگی در ایران باستان
بنا به اکثر پژوهش های تاریخی صورت گرفته،نخستین شیر سنگی ساخته شده در شهر همدان پایتخت حکومت ماد ها و پایتخت تابستانی پادشاهان هخامنشی و اشکانی واقع شده است.این شیر سنگی بر روی تپه ای بنا نهاده شده است که خود این تپه نیز یک اثر باستانی به شمار می رود چرا که تابوتی که متعلق به زمان اشکانیان بوده از آن بیرون آمده است و آن را در موزه هگمتانه همدان نگهداری می کنند.
از دیگر سو نحوه ی کنده کاری ها و نزدیک بودن به باروی اشکانی و پیدا شدن تابوتِ دوره اشکانی ها ، عده ای از باستان شناسان را بر این عقیده واداشته که شیر سنگی معروف همدان، متعلق به زمان اشکانیان بوده و این احتمال را می دهند که اسکندر آن را به افتخار یکی از سردارانش ساخته باشد.
مجسمه معروف شیر سنگی تا سال ۱۳۲۸ بر روی زمین قرار داشت تا وقتی که مهندس سیحون ، کسی که آرامگاه ابو علی سینا را طراحی کرده بود آن را در جای امروزی خود و در روی یک سکوی سنگی واقع در یک میدان مربعی شکل قرار داد.
این مجسمه باستانی ۲/۵ متر طول، ۱ متر و ۱۵ سانتی متر عرض و یک متر و ۲۰ سانتی متر ارتفاع دارد. در زمان های قدیم این شیر به همراه یک مجسمه شیر دیگر که دقیقا مانند همین ساخته شده بود در دروازه شهر همدان قرار داشتند و وجود آن ها در کنار این دروازه باعث شد که مسلمانان در هنگام فتح همدان اسم این دروازه را باب الاسد (دروازه شیر) بگذارند.
●شیر سنگی، آئینی کهن و رو به فراموشی در ایل بختیاری
همانگونه که در ساختار سیاسی ایل بختیاری،افراد در زمان حیات خود متعلق به طبقه ای خاص بودند و این جایگاه را به واسطه ی نقش انتصابی خانواده و خاندان آنها در مناسبات و مناقشات سیاسی و اجتماعی به آنها اعطا می شد.طبقه هایی که با القابی نظیر ( آ ) و (کدخدا ) و (خان ) و (ایلخان) ، فرد حائز شرایط به آن ملقب و به واسطه آن حقوق و تکالیفی بر ایشان مُتِرَتِب بودند.در امورات اجتماعی و معیشتی نیز ،افراد به واسطه مهارت ها و توانمندی هایی که غالبا توسط اجتماعِ سنتی آن روزگار عهده دار بودند ، مفختر به دریافت القابی می شدند و به واسطه آن در میان خانواده و خاندان و … می شدند.القابی نظیر صیاد (شکارچی) و مُلا (معلم مکتب خانه) و … به واسطه این جایگاه اجتماعی پس از وفات نیز از همان منزلت طبقاتی برخوردار بوده و بر آرامگاهش، شیر سنگی یا بَرد شیری مُنَقش به نمادهایی نظیر تفنگ و شمشیر و تسبیح که بر گُرده آنها، مشخصات متوفی نقش بسته ، نصب می کردند.
این امر یکی از آیین ها و سُنن کهن در فرهنگ بختیاری بوده و گواهی بر جایگاه خاص خانوادگی و شجاعت، دلاوری، هنرمندی در شکار و تیراندازی در جنگ و مهارت در سوارکاری است، بر آرامگاه بزرگان و درگذشتگان نامآور خود قرار میدادند.تا بعد از وفات نیز تمایزی با سایر درگذشتگان داشته باشد.بردِشیرها توسط حَجارانی محلی و بدون هیچ الگو و کلیشه ای ساخته و تراشیده می شدند.کثرت استفاده از این نمادهای فرهنگی در بعضی از مناطق به گونه ای است که با اندک ممارست و پیگیری می توان برخی گورستان های قدیمی را به عنوان موزه هایی روباز ، بازشناسی و معرفی کرد.از دیگر سو این نماد فرهنگی بختیاری،مَصون از تحریفات و تعرضات نبوده است.به گونه ای که اخیرا به دور از الگوهای تثبیت شده و پایبندی به اصول ظاهری و سنتی آن ، برخی اقدام به نصب مجسمه هایی از شیر در ابعادی نامتعارف کرده و با درج تمام جزییات آناتومی آن، بر روی قبور فوت شدگانِ خود می کنند.این اقدام بدعتی زیانبار در عرصه ی فرهنگ این قوم بوده و بیم آن می رود که در صورت عدم آگاهی بخشی صحیح و اصولی ، این نماد برجسته به کلی دست خوش فراموشی و تغییر و تحریف شود.
●تاراجِ هویت فرهنگی و تاریخی زاگرس و ایل بختیاری
در کنار پوست اندازی و مَخدوش شدن این آئینِ ریشه دار و تاریخی،تهدیدِ مهلکِ دیگری در کمینِ بَردِ شیرهای سرزمین بختیاری نشسته است.تهدیدی که موجودیت فیزیکی این گونه های اصیل و تاریخی را به خطر انداخته.
جعفر مهرکیان، باستانشناس و متخصص الیمایی که مسئولیت مستندنگاری شیرهای سنگی منطقه ایذه و خوزستان را برعهده داشت و پژوهشهای زیادی در این حوزه کرده است، در گفت و گویی با ایلنا با تایید سرقت و قاچاق شیرهای سنگی بختیاری اعلام کرد:
شیرهای سنگی بختیاری گورستانهای ایذه نه تنها به کشورهای حاشیه خلیج فارس قاچاق میشود که در خانههای اشرافی شهر تهران نیز برای تزیین منازل استفاده میشود.
ایشان که مدتی مدیر پایگاه میراث فرهنگی آیاپیر ایذه بوده است، با اشاره به قاچاق شیرهای سنگی در گورستانهای ایذه و انتقال آنها به شهرهای ایران و خارج از کشور افزود: بنده خودم در خانه یکی از ثروتمندان شهر شیراز ، یک شیرسنگی دیدم.اما این تمام داستان تراژیکِ شیرهای سنگی رها شده در گورستان های بختیاری نیست. برخی گزارش ها حاکی از آن است که در اندک مواردی بَرد شیری به سرقت رفته و در جایی دیگر با حکاکی و حجاری ، هویتِ شخصِ دیگری روی آن نوشته و بر آرامگاه آن فرد نصب می کنند.از دیگر سو با آبگیری سدهای ساخته شده در این حوزه ، بخشی از قبرستان های کهن، همراه با شیرهای سنگی موجود در آن،به زیر آب رفته اند.این حجم از بی مهری به این میراث اجدادی جای شگفتی دارد !
اما آنطور که صاحب نظران می گویند شاید با سرکشی مستمرِ یگان حفاظتِ میراثفرهنگی و با آموزش و به کار گیری میراثبانهای افتخاری و بومی از نهادهایی مانند بسیج عشایر و مردمی، و انتقالِ این نمادهای فرهنگی به نزدیکترین موزه های مردم شناسی و نیز مرمت شیرهای سنگی تخریب یا شکسته شده ، می توان از این آثار ریشه دارِ فرهنگی حفاظت کرد.
در این بین، به نظر می رسد پیشنهاد مجتبی گهستونی ارجمند برای جلوگیری از تاراج های طبیعی و غیر طبیعی شیرهای سنگی از قابلیت اجرایی بیشتری برخوردار باشد.بنا به گفته ی این کارشناس فعال در حوزه میراث فرهنگی برای جلوگیری از تخریب و سرقت، باید شیرهای سنگی خوزستان شناسایی، شناسنامهدار و سپس مراقبت شوند.قبرستانهای کهباد (شهسوار)، ترشک ایذه، منطقه گردشگری آرپناه، امامزاده شاه ابوالقاسم (شاه مال باوادی از توابع شهرستان لالی)، شیرین بهار (شیمباربالا) و بابا زاهد قلعه زراس اندیکا، از مناطقی است که از تراکم فراوان شیرهای سنگی در آنها می توان نام برد.
بی تفاوتی در قبالِ تهدیدهای پیش گفته شده،پیامدی جز نابودی میراث اجدادی و نیاکانمان نخواهد داشت. این مطلب ، به مثابه ی هشداری است تا شاید منجر به برانگیخته شدنِ بیشترِ احساسِ مسئولیتِ اجتماعی و مشارکت مردم در جلوگیری از تاراج این اسنادِ هویتِ فرهنگی و تاریخی زاگرس و قوم بختیاری شود.