• شناسه : 6687
  • 08 مهر 1404 - 21:58
  • 97 بازدید
  • ارسال توسط :

زمین فوتبال موسوم به ارتش که در کنار منطقه انبار خوراکی واقع شده، با انبوهی از نخاله‌ها نه‌تنها چهره منطقه را زشت کرده، بلکه عملاً سال‌هاست از دسترس جوانان برای تمرینات ورزشی خارج شده و قطعاً شاهد تصرف آن در آینده‌ای نزدیک خواهیم بود. پارسوماش خبر / سعید مرادی: در دل کوچه‌پس‌کوچه‌های مسجدسلیمان، جایی که […]

زمین فوتبال موسوم به ارتش که در کنار منطقه انبار خوراکی واقع شده، با انبوهی از نخاله‌ها نه‌تنها چهره منطقه را زشت کرده، بلکه عملاً سال‌هاست از دسترس جوانان برای تمرینات ورزشی خارج شده و قطعاً شاهد تصرف آن در آینده‌ای نزدیک خواهیم بود.

پارسوماش خبر / سعید مرادی: در دل کوچه‌پس‌کوچه‌های مسجدسلیمان، جایی که روزگاری طنین شادی و هیاهوی نسلی با توپ فوتبال در زمین های خاکی می‌پیچید، امروز تنها سکوت رنجور فراموشی حکم فرماست. این سکوت، فریادی خاموش است در اعتراض به بی‌تفاوتی‌هایی که میراث ورزشی یک شهر را به یغما برده است.

این زمین‌های خاکی، که روزی پرورش‌دهنده اسطوره‌های فوتبال ایران بودند، امروز یا به زباله‌دانی نخاله‌ها بدل گشته‌اند یا قربانی طمع سودجویانی شده‌اند که با تغییر کاربری غیرقانونی، آینده ورزشی جوانان را به حراج گذاشته‌اند. گویا مسئولان چشمان خود را بر روی این واقعیت بسته‌اند که نابودی هر زمین خاکی، به معنای خاموشی یک استعداد و سقوط یک جوان به ورطه‌ای است که جامعه را به سوی فروپاشی اخلاقی سوق می‌دهد.

پرسش اینجاست: چرا مسئولان شهری طی تمام این سال‌ها در قبال این تخریب‌ها سکوت کرده‌اند؟ چرا میراثی که روزی مایه مباهات مسجدسلیمان بود، امروز در سایه بی‌کفایتی‌ها و بی‌توجهی‌ها به نیستی سپرده می‌شود؟
وضعیت اسف‌بار زمین‌های فوتبال محلات مسجدسلیمان، تنها یک بحران ورزشی نیست، بلکه زنگ خطری است برای یک فاجعه اجتماعی. تجربه تاریخی ثابت کرده که با حذف هر زمین خاکی، دریچه‌ای از امید بر روی جوانان بسته و درگاهی به روی آسیب‌های اجتماعی گشوده می‌شود. زمین‌های تاریخی با قدمتی ۷۰ ساله، همچون زمین ارتش، محله حسین قصاب، دبیرستان سینا، ریل وی، و… که روزگاری پایگاه اجتماعی و ورزشی نوجوانان و جوانان بودند، امروز یا در انبوهی از زباله مدفون شده‌اند یا به ملک شخصی سودجویان تبدیل گشته‌اند. سؤال این است: آیا هیچ نهاد ناظر و پاسخگویی وجود دارد؟

رضایی، از پیشکسوتان ورزشی، می‌گوید: مسئولان تنها به فکر پروژه‌های نمایشی و هزینه‌های کلان هستند، اما نمی دانند که نابودی همین زمین‌های به‌ ظاهر کوچک، ریشه‌های آینده ورزش شهر را می‌سوزاند. آنان در گزارش‌های خود آمار می‌دهند، اما هرگز پایشان به محلات فقیرنشین که قربانی اصلی این بی‌عدالتی هستند، باز نمی‌شود. وی با اشاره به زمین مشهور به زمین ارتش ادامه می‌دهد: این زمین که در کنار منطقه انبار خوراکی واقع شده، با انبوهی از نخاله‌ها نه‌تنها چهره منطقه را زشت کرده، بلکه عملاً سال‌هاست از دسترس جوانان برای تمرینات ورزشی خارج شده و قطعاً شاهد تصرف آن در آینده‌ای نزدیک خواهیم بود.

پیشکسوتان هشدار می‌دهند که این روند، باعث نابودی ورزش پایه خواهد شد. آنان می‌پرسند: چرا وقتی تبدیل یک زمین ورزشی به گلخانه یا کارگاه به سادگی انجام می‌پذیرد، ساختن یک سالن ورزشی کوچک در محلات سال‌ها به درازا می‌کشد؟ آیا این امر، جوانان را به سمت انفعال و آسیب‌های اجتماعی سوق نمی‌دهد؟
علی داد منجزی، دیگر پیشکسوت ورزش مسجدسلیمان، با تأکید بر آمارهای نگران‌کننده می‌گوید: پس از تخریب زمین محله حسین قصاب و تبدیل آن به گلخانه در اواخر دهه ۶۰، آمار اعتیاد به شکل بی‌سابقه‌ای در این منطقه افزایش یافت. متأسفانه مسئولان هرگز پیامدهای تصمیمات نادرست خود را ندیدند!
غلامعلی قاسمی، رئیس اسبق هیئت فوتبال مسجدسلیمان، نیز با بیان این پرسش که شورای ورزش کجای این معادله ایستاده است؟ می‌افزاید: آیا تاکنون حتی یک‌بار برای بازدید از زمین ارتش که به انبار زباله بدل شده، وقت گذاشته‌اند؟ وی با اشاره به مشکل زمین‌های چمن مصنوعی گفت: این زمین‌ها نیز اغلب از دسترس جوانان خارج است و جوانان ناچارند برای استفاده، هزینه پرداخت کنند. با توجه به وضعیت اقتصادی کنونی، چگونه می‌توان از جوانان انتظار داشت بهای یک ساعت فعالیت ورزشی را بپردازند؟ قاسمی به نمونه عینی زمین چهاربیشه اشاره کرد و گفت: این زمین که زمانی همیشه در اختیار جوانان منطقه بود، پس از بازسازی و تبدیل از خاکی به چمن که البته اقدامی مثبت بود به دلایلی چون حفظ کیفیت چمن، عملاً از دسترس جوانان خارج شده یا به‌شکلی بسیار محدود در اختیار آنان قرار می‌گیرد و این یعنی محرومیتی دوچندان.

وی تأکید کرد: زمین‌های خاکی برای ما تنها یک زمین ورزشی نبود، مدرسه‌ای بود که در آن اخلاق و روحیه ورزشکاری را فرا می‌گرفتیم. قاسمی ادامه داد: به چشم خود دیده‌ام که چگونه نوجوانان محلات فقیرنشین در همین زمین‌ها استعدادهای خود را شکوفا کرده و به چهره‌هایی بزرگ همچون بهروز مکوندی، بهزاد غلامپور، کورش لرستانی، میلاد میداودی و… تبدیل شدند، بازیکنانی که برای تیم‌های نامدار کشور به میدان رفتند. وی گفت: زمین‌هایی مانند ریل وی، حسین قصاب و ارتش، کارگاه تولید ستاره بودند.
امروز اما، زمین خاکی ریل وی که روزی مهد استعدادها بود، به کارگاه تبدیل شده است. زمین بعثت مالجونکی، که روزی نماد ورزش بود، ابتدا به سالنی نیمه‌کاره تبدیل شد و اکنون به حال خود رها شده است. زمین تمرین شاهین در زیر زندان، به کارگاه تبدیل یافته و زمین خاکی پشت ریل وی که با عشق و تلاش جوانان محل هموار شده بود، کاملاً تصرف شده است.
قاسمی ادامه داد: بدون شک، این روند نابودی دیگر یک زنگ خطر نیست، بلکه آژیر خطری است که به صدا درآمده. اگر امروز مسئولان از خواب غفلت بیدار نشوند و برای نجات آخرین باقیمانده‌های این میراث فرهنگی-ورزشی اقدامی فوری و ضروری نکنند، فردا برای جبران بسیار دیر خواهد بود. فردایی که در آن، به جای صدای شادی توپ و قهقهه جوانان، زمزمه یأس و ناامیدی در کوچه‌پس‌کوچه‌های مسجدسلیمان خواهد پیچید.

زمین خاکی محله حسین قصاب بازار چشمه علی تیم البرز سال ۱۳۶۲ زمین خاکی چهاربیشهتیم بازار چشمه علی سال ۱۳۶۳ زمین خاکی ارتش

زمین فوتبال محله حسین قصاب بازار چشمه علی

زمین ارتش-جنب انبار خوراکی تیم بازار چشمه علی- زمین ارتش

تیم مشعل-دهه ۶۰، زمین فوتبال ارتش

تصاویری اسفبار از وضعیت فعلی زمین ارتش مملو از نخاله و زباله

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود.