• شناسه : 8814
  • 20 آذر 1404 - 5:56
  • 5 بازدید
  • ارسال توسط :

پارسوماش خبر /محمدرضا مکوندی: زنان مشهور لر در دوران حیات خود نماد درایت، دینداری، نجابت و جسارت بودند و مشاورانی کارآمد در امور ایلی و حل و فصل اختلافات محسوب می شدند. بانوانی که از ثروت خود برای پیشبرد اهداف خیرخواهانه و حتی تجهیز مجاهدان لرتبار بهره برده و در جنگ های مختلف دوشادوش مردان […]

پارسوماش خبر /محمدرضا مکوندی: زنان مشهور لر در دوران حیات خود نماد درایت، دینداری، نجابت و جسارت بودند و مشاورانی کارآمد در امور ایلی و حل و فصل اختلافات محسوب می شدند. بانوانی که از ثروت خود برای پیشبرد اهداف خیرخواهانه و حتی تجهیز مجاهدان لرتبار بهره برده و در جنگ های مختلف دوشادوش مردان حضور داشتند. در این مطلب ده زن برجسته و تاثیر گذار قوم لر را معرفی می کنیم:
۱ـ بی‌بی مریم بختیاری:

(زادهٔ ۱۲۵۳ منطقه بختیاری – درگذشته ۱۳۱۶ اصفهان) مشهور به سردار مریم بختیاری، نویسنده ایرانی و از زنان فعال در انقلاب مشروطه بود. خانوادهٔ بی‌بی‌مریم از بانفوذترین خاندان‌های ایرانی در دوره قاجار به‌شمار می‌آمد. پدرش؛ حسین‌قلی‌خان ایلخانی (از خوانین ایل بختیاری) و برادران او؛ علیقلی خان سردار اسعد (از رهبران انقلاب مشروطه) و نجفقلی خان صمصام‌السلطنه (دو دوره رئیس‌الوزرای ایران) و نیز عموزادگان وی، از رجال شناخته‌شده دوران قاجار و پهلوی برشمرده می‌شدند. او مادر علی‌مردان‌خان بختیاری بود. بی‌بی‌مریم از پیشگامان مطالبات حقوق زنان و از مدافعان ملّی سرزمین ایران در هنگام جنگ جهانی اول به‌شمار می‌آمد. و درفتح تهران دردوران مشروطه توسط مجاهدان بختیاری حصورداشت وی استان خوزستان شهر قلعه تل به دنیا آمده است.
۲ـ بی بی عظیمه بختیار:

از زنان نامدار تاریخ بختیاری فرزند نصیرخان سردار جنگ و همسر ابوالقاسم بختیار بود که در سال ۱۲۹۷ خورشیدی در شهرکرد متولد شد. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در تهران به پایان رساند و در سال ۱۳۱۳ خورشیدی با ابوالقاسم خان بختیار (از چهره های مشهور و مبارز بختیاری) ازدواج نمود و به علت ازدواج و مبارزات سیاسی موفق به ادامه تحصیل نگردید.
بی بی عظیمه در سوارکاری و تیراندازی و فنون رزم مهارت فراوان داشت. همچنین فردی باسواد و با تدبیر و دانا بود. به ادبیات و شعر علاقمند بود.
وی قلبی سلیم داشت به نحوی که اگر مجرمی مورد غضب و تنبیه همسرش ابوالقاسم خان بختیار قرار می گرفت وساطت می کرد و دستور عفو و بخشش را اخذ می کرد.
بی بی عظیمه در مبارزات و جنگ های همسرش ابوالقاسم خان مشارکت داشت و چون بانویی متمول بود ثروت خود را در راه تشکیل قشون و فتح اصفهان و تهران و همچنین مبارزه با استعمار انگلیس صرف نمود. اشعار زیبای محلی و عامیانه بختیاری در وصف مبارزات این بانو فراوان سروده شد
۳ـ بی‌بی کوکب بختیار:

(زاده ۱۲۷۱ منطقه بختیاری – درگذشته ۱۳۳۹ اصفهان) نویسنده و از نخستین سفرنامه نویس های کشورمان است، وی دختر نصیرخان سردار جنگ، نوه امامقلی‌خان حاجی ایلخانی و همسر فتحعلی‌خان سردار معظم بود. این بانوی فرهیخته از زنان فرهنگ دوست و دانش‌پرور تاریخ معاصر ایران است. او نخستین بانوی ایرانی است که با مسافرت به اروپا و بازدید از شهرها و کشورهای مختلف، خاطرات و وقایع سفر خود را به رشتهٔ تحریر درآورد.
بی بی کوکب در سفرنامه خود نشان داده است که فریب مظاهر و ظواهر مغرب زمین را نخورده و در این سفرنامه، به هویت و فرهنگ ملی و مذهبی خود وفادار مانده و از آن دفاع کرده است. بی‌بی کوکب بختیار همچنین در طی انقلاب مشروطه و تاریخ معاصر ایران در قلعهٔ اختصاصی خود به نام قلعه دزک در چهارمحال و بختیاری، میزبان عده‌ای از رجال فرهنگی، ادبی و سیاسی روزگار خود بود، که از جمله می‌توان از محمد مصدق سیاستمدار تاریخ معاصر ایران نام برد. وی در ۷ اردیبهشت ۱۳۳۹ ه‍.ش درگذشت.
۴-بی بی شاه پسند(بی بی گپه):

دختر علی صالح خان از طایفه ی بهداروند، همسر جعفرقلی خان دورکی و مادر حسینقلی خان ایلخانی، امامقلی حاجی ایلخانی و مصطفی قلی خان است که لرهای بختیاری ها برای رعایت ادب و احترام او را بی بی بزرگ یا به اصطلاح بختیاری بی بی گپه می نامیدند. نام اصلی وی در آغاز جوانی شاهی جان بوده است. در دوره ی فتحعلی شاه قاجار که حبیب اله خان دورکی پدر جعفرقلی خان از یک طرف و اسدخان بهداروند و علی صالح خان آل جمالی پدر شاهی جان از طرف دیگر به عنوان گروگان یا تحت نظر در تهران زندگی می کردند، روزی دختران علی صالح خان به نام های شاهی جان و ماهی جان برای تماشای تعزیه به تکیه دولت رفتند، فتحعلی شاه قاجار درآنجا شاهی جان را از زیر چادر سیاهی که به سر داشت می بیند و شیفته و دلباخته ی او می شود.
پس از آنکه از هویت دختر آگاه شد از او نزد پدرش خواستگاری می نماید. اما پدر دختر برای اینکه دخترش را به شاه قاجار ندهد اظهار می دارد که وی در عقد جعفرقلی خان پسر حبیب اله خان دورکی می باشد. علی صالح خان و حبیب اله خان برای اینکه شاه از رازشان آگاه نشده و از خشم و غضب او در امان باشند، فوراً شاهی جان را به عقدجعفرقلی خان در می آورند. چون وی مورد پسند شاه قاجار واقع شده بود لذا از آن پس نام او را به شاه پسند تغییر داده و او را به این نام صدا می زدند.
با ازدواج جعفرقلی خان با بی بی شاه پسند، حسینقلی خان و امامقلی خان در تهران متولد گردیدند و مصطفی قلی خان نیز بعداً به دنیا آمد. پس از کشته شدن جعفرقلی خان در جنگ منار، بی بی شاه پسند به عقد برادر شوهرش بنام مهدیقلی خان در آمد. حاصل ازدواج دوم وی دختری بنام بی بی آقا بیگم بود. بی بی شاه پسند انس و الفت زیادی به این دختر داشت . ازدواج بی بی شاه پسند با برادرشوهرش، ازدواجی مصلحت آمیز و از سر دلسوزی نسبت به پسرانش بود. او بدین وسیله می خواست در کنار پسرانش بوده و از مواظبت و حراست آنها غافل نگردد. این ازدواج در آینده ی سیاسی پسران وی بویژه پسر بزرگش حسینقلی خان تأثیر مثبت و بسزایی داشت. حسینقلی خان از این رهگذر توانست فرمان حکومت بختیاری را بنام عموی پیر خود مهدیقلی خان از معتمدالدوله حاکم اصفهان گرفته اما رسماً و عملاً خود عهده دار ایل بختیاری باشد. بی بی شاه پسند یکی از زنان بنام بختیاری بوده است که در قابلیت و کاردانی پرآوازه و بی نظیر بوده و در رساندن پسر خود به مقام ایلخانی کل بختیاری نقش مهمی را بازی کرده است.
۵ـ بی بی قدم‌خیر:

متولد ۱۲۷۸ در بخش الوار شهرستان اندیمشک در میان عشایر قلاوند بود. پدرش کیخا قأنی (کدخدا قندی) ریاست طایفه قلاوند را به عهده داشت و مادرش جواهر، همسر اول کدخدا قأنی بود. بواسطه زندگی در خانواده بزرگ طایفه، دانش مردم‌داری و نیز مهارت‌های سوارکاری و تیر و تفنگ را با شایستگی فراگرفت.
قدم‌خیر زنی دلاور، رشید و جنگجو بود که در هنگام هجوم نیروهای رضاشاه برای سرکوب عشایر (۱۳۱۱–۱۳۰۵ هجری شمسی) به سبب رشادت‌های زیاد از جمله مبارزه مسلحانه در کنار برادرانش و کمک به رساندن خوراک و تجهیزات نبرد به نیروهای جنگی عشایری شهرت بسیاری پیدا کرد. این نبردها به کشته شدن شوهرش صف‌قلی خان و دو برادرش انجامید و اگرچه این جنگ‌ها نهایتاً به شکست عشایر انجامید، دلاوری‌های قدم‌خیر و همراهی دوشادوش او با جنگاوران عشایر و ویژگی‌هایی مانند وفاداری و ذلت ناپذیری از او درمیان مردم لر چهره‌ای محبوب و افسانه‌ای ساخته‌است.
۶ـ بی بی صاحب جان:

دختر رضاقلی خان ایلبیگی، همسر نجفقلی خان صمصام السلطنه و خواهر ابراهیم خان ضرغام السلطنه می باشد. او یکی از زنان کاردان، لایق و شایسته ی بختیاری بوده است. او به همسرش صمصام السلطنه در امور ایل یاری رسانده و با او همکاری می کند. مقام و موقعیت برتر صمصام السلطنه بر اثر تلاش و کوشش بی بی صاحب جان حاصل شده است. این زن در غیاب شوهرش اوضاع را به دقت زیر نظر داشته و با ارسال نامه و تلگراف و حل و فصل مسائل ایلی موقعیت شوهرش را تثبیت می نمود.
در اواخر سال ۱۹۰۷م/ ۱۳۲۵هـ.ق صمصام السلطنه این نکته را دریافت که برادر ناتنی اش سردار ظفر با محمدعلی شاه زد و بند کرده و می خواهد به جای او به سمت ایلخانی بختیاری منصوب گردد. بی بی صاحب جان همسر صمصام السلطنه پس از شنیدن این خبر دست به کار شده و فوراً بین شوهرش و برادر نیرومندش ابراهیم خان ضرغام السلطنه پیوند برقرار نمود. او غیر از این، اقدامات دیگری را نیز انجام داد.
مثلاً با خط خود نامه هایی برای چند تن از همسران خوانین که شوهرانشان علاقه ای به شرکت در فتح اصفهان نداشتند نوشته و از آنها خواست تا شوهرانشان را وادار کنند که به یاری صمصام السلطنه بشتابند. در نتیجه ی اقدامات متهورانه و تلاش و کوشش بی بی صاحب جان، تمام بختیاری ها یکدل و یک زبان از صمصام السلطنه پشتیبانی کردند و لذاضرغام السلطنه به همراه بختیاری ها به اصفهان حمله نموده و پیروزمندانه آن شهر را فتح کرد. صمصام السلطنه یک روز پس از فتح اصفهان وارد آنجا شد
بی بی صاحب جان نیز همچون سایر زنان بختیاری در زندگی ساده زیست، صرفه جو و قانع بوده و از اسراف به حدی متنفر بود که از بکار بردن زیورآلات زنانه خودداری می کرد. مکبن روز می نویسد:«او از هر لحاظ زن فوق العاده ای است ولی در مصرف پول امساک می ورزید و بطور کلی از بکار بردن زیورآلات زنانه خودداری می کند بطوری که خودش می گوید زینت آلات به درد او نمی خورد.
۷-بی بی زینب:

بی بی زینب دختر ابدال خان پسر کلبعلی خان دورکی است.مادرش دختر شفیع خان بود بعد از قتل ابدال خان به عقد ابوالفتح خان برادر وی در آمد و پس از کشته شدن ابوالفتح خان با حسینقلی خان ایلخانی ازدواج کرد.بی بی زینب چون در عنفوان جوانی به زیارت خانه خدا می
رود به حاجیه بی بی مشهور می گردد.بی بی زینب یکی از زنان متنفذ و مقتدر ایل در زمان خویش بوده است که هم بر روی شوهر خود و پسرانش و هم بر روی خوانین بختیاری دارای نفوذ کلام بوده است تا جاییکه گاهی پسران خود را توبیخ می کرده است. بی بی به کشورهای مختلفی سفر کرد و از طریق بغداد به خانه خدا مشرف شد. و تا پایان عمر و در سن نود سالگی نیز در مسائل سیاسی ایل دخالت می کرد.از زمان مرگ او اطلاع دقیقی در دست نیست اما در زمان حضور الیزابت مکبن روز در چهار محال بختیاری زنده بوده است.
۸-دولت خاتون، اتابک لُر:

 در سال ۸۵۰ هجری قمری یکی از روسای لر کوچک به نام شجاع‌الدین‌خورشید طوایف لر کوچک را تحت امر خود در آورد و در قلعه مستحکم مانرود از قلعه‌های مستحکم لرستان استقرار یافت . پس از او سلسله امرای لرکوچک تا اواسط قرن دهم هجری یعنی تا ایام سلطنت شاه طهماسب اول صفوی باقی بودند و آخرین آنها که نامی از او باقی است شاه رستم بن جهانگیر ملقب به رستم خان است که گفته شده‌است داماد شاه طهماسب بوده و در زمان صفویه بر لرستان حکومت داشته‌است.دولت خاتون زن عزالدین محمد دوازدهمین اتابک لُر بود که بعد از مرگ همسر خود تا چند سال اتابک لُر کوچک شد.گستره حکومت این شیرزن لُر از بغداد تا رود سزار بعنوان مرز اتابکان لُر بزرگ و اتابکان لُر کوچک بود و بعد از او برادرش عزالدین حسین به اتابکی لُر کوچک رسید.
۹-مریم بیگم ،مادر کریمخان زند:

مریم بیگم مادر کریم خان زند بنیانگذار سلسله پادشاهی زندیه تنها سلسله پادشاهی لُرتبار ایران است.وی زنی شجاع و بی باک بود.مریم بیگم در جریان تسخیر قلعه پری توسط آزاد خان و عقب نشینی کریم خان زند همراه مردم دیگر به اسارت برده شد.وی به ارومیه منتقل و در یک چادر جای داده شد. او از نگهبانان درخواست نمود چونکه زنی پیر و ناتوان است دست و پایش را باز کنند و آنها نیز موافقت کردند ولی در همان لحظه با خنجری که در لباسهایش پنهان کرده بود توانست نگهبانان را از پای درآورد و تمامی زن و بچه ها را آزاد نماید بعد بسوی خیمه مردها رفت و آنها را نیز آزاد کرد و سپس بسوی کوهستان گریختند وبخاطر شجاعت این شیر زن لُر تمامی لُرتباران آزاد و به وطن خود در ملایر بازگشتند.
۱۰-یوتاب، خواهر آریوبزن سردارلُرتبار ایران: 
سردار رشید و دلیرلُرتباری است که با ۴۰ سوار و حدود یک هزار نیروی پیاده در برابر سپاهیان اسکندر مقدونی ایستاد و بسیاری از آنان را به هلاکت رساند.آریوبرزن قصد داشت پیش از اسکندر خود را به تخت جمشید یا پرسپولیس پایتخت آن زمان ایران برساند و آن را پیش از رسیدن سپاه مقدونی اشغال و مستحکم کند، ولی بر اثر خیانت یک چوپان که راه کوهستان را به مقدونیان نشان داد به محاصره افتاد و خود و سپاهیانش در دربند پارس یا تنگ تکاب در کهگیلویه کشته شدند. یوتاب این شیرزن قهرمان تا آخرین لحظه زندگی در کنار برادرش جلوی سپاه اسکندر ایستاد و قهرمانانه جنگید. می گویند این شیرزن دست کمی از برادرش آریوبرزن نداشت و سپاهیان مقدونی در عجب بودند که این زن چگونه می جنگد و برخی از آنان را می کشد. معبر تاریخی محل دفاع قهرمانان شجاع لُرتبار ایران زمین یعنی آریوبرزن و خواهرش یوتاب در برابر سپاهیان بی شمار اسکندر در دربندپارس یا تنگ تکاب در استان کهکیلویه و بویر احمد قرار دارد.

برچسب ها

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود.